اشعار مناجات با خدا
بسم رب الحسین
شب سی ام رمضان1394
باحضورحاج حسین سازوروحاج سعیدحدادیان
دعای کمیل روضه مادر
اشعارمناجات
کردن سفره را جمع پس سفره دارِ من کو
من دیرآمدم رفت چشم انتظار من کو
گیرم مرا ببخشد شرمندگی من چی
با آن همه معاصی برشانه بار من کو
من قهر کردم اول زودآمدآشتی کرد
آنکه مرا بغل کرد آن یار یارِ من کو
یک عمر عاشقم بود من کورِ کور بودم
آنکه گره نینداخت جایی به کار من کو
او کردهذ سر به راهم او کرده سر به زیرم
کو شاخ وشانه هایم داد و هوارِ من کو
گفتن بسته شد در لطفاً غریبه بیرون
ای آشنا بفرما پای فرار من کو
گرچه گناهکارم اما گناه دارم
جز او کسی ندارد دار و ندار من کو
آتش گرفته جانم چون تشنه ی حسینم
آن کس که سی شب افطار آمدکنارمن کو
چشم انتظار حیدر دروادی السلامم
من حاضرم بمیرم لحظه شمار من کو
دور و بر کریمان بودن خودش بهشت است
ازفاطمه بپرسید سهم انار من کو
ما بین کوچه پیچید چادر میان پایش
رویش نشد بپرسد پس گوشوار من کو
اشعار روضه
حوریه علی بدنت را عقب بکش
درسوخته است زود تنت را عقب بکش
امروز که ز دنده ی چپ پاشده است میخ
با احتیاط پروهنت را عقب بکش
بو میبرند کوله و بارت شکستنی است
از در نفس نفس زدنت را عقب بکش
سینه سپر کن و جلوی نعره ها بایست
ای شیر زن ابالحسنت را عقب بکش
فضه برای وضعیت حال تو بس است
دیگر حسین را حسنت را عقب بکش